یزدفردا:شعر:سروده ای از :
ميآيد آري بيگمان از راه، با كولهباري از گل و لبخند |
در كوچه پاييز ميپاشد، بوي بهاري از گل و لبخند |
پروانهها را تاب خواهد داد، با دستهايي از نسيم و نور |
گنجشكها را بال خواهد شست، در جويباري از گل و لبخند |
جشن شكفتن ميشود برپا، در ازدحام شاخههاي شاد |
انبوه ياراني كه ميبندند، قول و قراري از گل و لبخند |
شوق بهاري جاودان دارند، در سايه سار سبز دستانش |
ارديبهشتيها كه ميخشكند، در انتظاري از گل و لبخند |
پرسيد نرگس از پرستويي: «فصلي كه ميگويند ميآيد |
ميآيد آيا؟ از كدامين سمت؟» خنديد: «آري از گل و لبخند» |
در دوردستان افق پيداست، يك سايه مبهم كه ميآيد |
شايد غبار آرزوهامان، شايد سواري از گل و لبخند |
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 20,اکتبر,2024